loading...

شمیمِ بهشت

سلسله مباحث عرفان ، حکمت و اخلاق

بازدید : 17
سه شنبه 27 اسفند 1403 زمان : 23:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شمیمِ بهشت

پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۴۸ ق.ظ علی اصغر شمیمی

وصف پیامبر و بیان دلاورى

از خطبه ‏هاى آن حضرت علیه السّلام است (در وصف دین اسلام و مدح رسول اکرم و سرزنش اصحاب خود از جهت سهل انگارى در جنگ با معاویه و لشگر شام ): قسمت أول خطبه: سپاس خدائى را سزا است که (حقائق) اسلام را (بر همه خردمندان) واضح و آشکار نمود، و براى کسیکه در آن وارد گردد (مسلمان شود) راههاى سر چشمه آنرا آسان گردانید (پس اگر بخواهد از منبع علوم و معارف پیغمبر و ائمّه اطهار بهره ‏مند شود رادع و مانعى براى او نیست) و ارکان و پایه‏‌هاى آنرا محکم و استوار نمود (اصول و فروعش را روى دو پایه برهان عقل و علم بنا نهاد) تا کسى (کفّار و منافقین) نتواند بر آن غلبه و فزونى یابد (و آنرا از بین ببرد) پس آنرا (محلّ) امن (از قتل و غارت و دزدى و مانند آنها در دنیا و آسودگى از عذاب آخرت) قرار داد، براى کسی که خود را بآن متّصل کرد ( بدستور آن رفتار نمود) و (نشانه) صلح و آشتى براى کسیکه در آن داخل گشت ( کافرى که مسلمان شد و به یگانگى خدا و پیغمبرى رسول اکرم گواهى داد) و برهان و دلیل براى کسی که بوسیله آن سخن گفت (زیرا اسلام بر حقیقت هر امرى حجّت و دلیل است) و شاهد و گواه براى کسیکه با گوینده آن دشمنى کرد، و نور و روشنى (هادى و راهنما) براى کسیکه از آن روشنى طلبید (بخواهد در راه راست قدم نهاده از تاریکى ضلالت و گمراهى برهد) و فهم (و درک حقائق اشیاء) براى کسیکه تدبّر کرد، و عقل و خرد براى کسیکه (در مخلوقات) تفکّر و اندیشه نمود، و نشانه (رستگارى) براى کسیکه به فراست راه حقّ را جست، و بینائى براى کسیکه تصمیم گرفت (تا بخطاء و اشتباه کارى انجام ندهد) و عبرت و آگاهى براى کسیکه پند پذیرفت، و نجات و رهائى (از عذاب) براى کسیکه (بدرستى آن ) تصدیق و اعتراف نمود، و وثوق و اطمینان براى کسیکه توکّل داشت (و بخدا ) اعتماد کرد، و آسایش براى کسیکه (کارش را پروردگار) تفویض نمود، و سپر براى کسیکه (در سختیها) شکیبا بود، پس اسلام روشن ترین راهها و آشکارترین مذاهب است، مناره آن (راستى و درستیش) در بلندى (و هویدا) است، راههاى آن درخشان (و نمایان) است، چراغهایش (پیغمبر اکرم و اوصیاء آن حضرت تاریکى دلهاى نادانان را) روشنى دهنده است، و در میدان مسابقه پیش رونده است، پایان آن (مقرّب بودن در درگاه خداوند) بلند است، گرد آورنده اسبان مسابقه است (تا سواران آنها براى تقرّب بدرگاه الهىّ از یکدیگر پیشى گیرند) جائزه‏اى که براى مسابقه آن تعیین شده به قدرى نفیس و نیکو است که همه بآن رغبت دارند، اسب دوانهاى آن شریف و بزرگوارند، راه آن تصدیق (بخدا و رسول) و نشانه آن اعمال صالحه و پایان آن مرگ (که آنگاه تکالیف ساقط گردد) و میدان ریاضت و تربیت آن دنیا است، و محلّ دواندن اسبهاى آن قیامت است، و بهشت جائزه و پاداش آن مى ‏باشد .

قسمتى دوم از این خطبه در وصف پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله است : رسول اکرم براى تبلیغ احکام الهىّ سعى و کوشش فراوان نمود) تا شعله آتش هدایت و رستگارى را بر افروخت براى آنکه اقتباس نماینده از آن بهره‏مند گردد، و نشانه (هدایت) را (بر سر کوه علم و معرفت) روشن کرد تا آن کس که ( از قافله دور، و) در راه مانده و سرگردان است راه یابد (سعادت همیشگى را بدست آورد) پس (بار خدایا) آن حضرت (در تبلیغ رسالت) امین تو و درستکار است، و روز قیامت شاهد و گواه (بر احوال بندگان) تو است، و نعمت و بخششى است که از جانب تو (بر خلائق) مبعوث شده، و فرستاده تو است بحقّ و راستى که ( بر مردم) رحمت و مهربانى است. بار خدایا بعدل خود قسمت و بهره او ( بالاترین مراتب قرب و منزلت) را نصیبش گردان، و پاداش او را بفضل و کرمت خیر بسیار و نعمتهاى بیشمار عطاء فرما. بار خدایا بناى او را بر بناى سازندگان پیش (دین او را بر ادیان انبیاء سلف) بلند (ظاهر و غالب) گردان، و خوان نعمت (پاداش زحمت و رنج) او را (در تبلیغ رسالت) نزد خود گرامى دار، و منزل و مأوایش را در درگاه حضرتت رفعت ده و او را بمنتهى درجه بزرگوارى برسان و برترى (بر همه خلائق) عطاء فرما، و ما را در جمعیّت و یارانش ( مؤمنین و پرهیزکاران) محشور نما که (از معصیت و نافرمانى) خجل، و (از کردارهاى زشت) پشیمان، و (از راه راست) منحرف، و عهد شکن و آزمایش شده ( ببلاء و سختیها) نباشیم. (سیّد رضىّ فرماید :) این فصل از این خطبه پیش از این (در خطبه هفتاد و یکم ) بیان شد و لیکن چون در دو روایت اختلاف بود، لذا دوباره در اینجا آنرا تکرار کردیم . و قسمتى سوم از این خطبه است که باصحاب خود مى‏ فرماید (و آنان را بر اثر نجنگیدن با معاویه و لشگر شام سرزنش مى ‏نماید): (بعد از آنکه شما کافر و بت پرست و بى‏ قدر و قیمت بودید) بر اثر کرامت و نوازش خداوند مقام و منزلت و بزرگوارى یافتید که کنیزان شما را (که هیچ اهمیّت ندارند) گرامى مى ‏دارند، و همسایگانتان (کفّارى که با شما پیمان بسته‏اند) از آن کرامت الهىّ بهره‏مند میشوند (به این جهت جان و مال و ناموسشان از هر خطرى محفوظ است) و تعظیم میکند و سر فرود مى ‏آورد بشما کسیکه هیچ گونه فضیلت و مزیّتى (در حسب و نسب) بر او ندارید، و نه احسانى باو کرده‏اید، و مى‏ ترسد از شما آنکه از غلبه و تسلّط شما ترسى ندارد و شما را حکومت و سلطنتى بر او نیست (تا بترسد، پس خوف پادشاهان و بزرگان در اقصى بلاد روى زمین بواسطه عظمت دولت اسلام است، نه از توانائى و شمشیر شما، اکنون سبب کفران چنین نعمتى چیست) و مى‏ بینید پیمانهاى خدا شکسته شده و بخشم نمى ‏آیید (اهل شام بر خلاف دستور الهىّ رفتار کرده و معاویه بر امام مفترض الطّاعه یاغى گردیده و به فرمان او اموال مسلمانها و معاهدین را که در پناه اسلامند غارت مى‏ نمایند و شما ساکت نشسته با اینکه توانا هستید از ایشان جلوگیرى نمى ‏نمائید) و حال آنکه براى شکستن پیمانهاى پدرانتان (که در مقابل پیمانهاى الهىّ اهمیّتى ندارد) حاضر نیستید و آنرا ننگ مى ‏دانید، و (شما کسانى هستید که) احکام خدا بر شما وارد مى‏ شد ( از شما مى ‏پرسیدند) و از شما صادر مى ‏گشت (شما پاسخ مى‏گفتید) و بشما رجوع و بازگشت مى‏نمود (در مرافعه قضاوت مى‏ کردید) پس مقام و منزلت خود را به ستمگران (معاویه و پیروانش) وا گذارده و زمام کارهایتان را بدست ایشان سپردید، و در احکام الهىّ بآنها تسلیم شده از آنان پیروى کردید، در حالتى که ایشان (در تکالیف شرعیّه) بشبهات و آراء باطله عمل میکنند، و در پى شهوات و خواهشهاى نفسانىّ مى ‏روند، و (لیکن بدانید که این تسلّط و توانائى براى آنها نمى‏ ماند، بلکه) سوگند بخدا اگر شما را در زیر هر اخترى متفرّق سازند (در شهرها پراکنده نمایند) هر آینه خداوند شما را براى روز بد ایشان گرد آورد (تا ببینید چگونه از آنان انتقام مى ‏کشد.)

۰۳/۱۲/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰

علی اصغر شمیمی

بازدید : 24
جمعه 25 بهمن 1403 زمان : 7:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شمیمِ بهشت

پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۱۲ ق.ظ علی اصغر شمیمی

صفات پیامبر

از خطبه ‏هاى آن حضرت علیه السّلام است (که پس از ستودن پیغمبر اکرم بانقراض دولت بنى امیّه اشاره نموده و بعد از آن مردم را پند و اندرز مى ‏فرماید):
قسمت أول خطبه (پیش از طلوع خورشید حقیقى و تابش آفتاب عالم گیر اسلام مردم در منتهى درجه ضلالت و گمراهى و بدبختى بودند) تا آنکه خداوند محمّد صلّى اللّه علیه و آله را به رسالت و پیغمبرى بر انگیخت که (نیکو کاران و بد کاران را) شاهد و گواه باشد، و (نیکو کاران را به پاداش کردارشان) مژده دهد و (معصیت کاران را از عذاب الهىّ) بترساند، در حالیکه در طفولیّت و خورد سالى بهترین خلائق و در کهولت (چهل سالگى) کریمتر و برگزیده‏ ترین آنها و طبیعت در خلقت او پاکتر از همه پاکان (از آدم علیه السّلام تا عبد اللّه همواره در صلب انبیاء و اوصیاى ایشان) بود، و بخشش او بیش از توقّع خواستاران باران بخشش او بود، پس (اى بنى امیّه) از شیرینى لذّت و خوشى دنیا بهره‏مند نگشتید و براى نوشیدن شیر از پستان آن توانا نشدید مگر بعد از آنکه آنرا یافتید با مهار جولان دار و جهاز و پالان تنگ نبسته (آنرا چون شتر سر خود و بى ساربان رایگان بدست آوردید، و این بر اثر آن بود که) حرام آن نزد خانواده ‏هایى (خلفاء پیش از امام علیه السّلام و پیروانشان) به منزله درخت سدر بى خار بود (که به آسانى میوه آنرا تناول مى ‏نمودند، یعنى نواهى را مرتکب شده از عذاب روز رستاخیز باکى نداشتند) و حلال آن از آنها دور گشته وجود نداشت (گفتار و کردارشان بر خلاف دین اسلام بود) و (شما گمان نکنید که همواره دنیا بهمین منوال بوده دولت بنى امیّه باقى و برقرار مى ‏باشد، بلکه) سوگند بخدا، دنیا را به دلخواه خود یافته ‏اید مانند سایه کشیده شده تا مدّت معیّنى، پس زمین براى شما خالى و بى صاحب است، و دستهایتان در آن گشاده، و دستهاى پیشوایان (حقیقى) از (استیلاء بر) شما باز داشته شده، و شمشیرهاى شما بر آنها مسلّط است، و شمشیرهاى آنان از شما برداشته (خلاصه تسلّط شما بر مردم روزگار طورى خواهد بود که دوستان خدا و فرزند دلبند رسول اکرم را خواهید کشت، ولیکن) آگاه باشید براى هر خونى خونخواه و براى هر حقّى خواهانى است، و خونخواه خونهاى ما همچون حاکمى است که در باره خودش حکم کند (که بدون بیّنه و شاهد طبق علمش در حقّ خویش حکم مى نماید) و خونخواه و خواهان حقّ ما خداوندیست که هر که را بطلبد (و بخواهددستگیر کند) از دستگیرى او ناتوان نیست، و هر که بگریزد از چنگ او بیرون نمى‏ رود، پس سوگند یاد میکنم بخدا اى بنى امیّه در اندک زمانى خواهید دانست که ریاست و دولت دنیا (پس از چند روز زمامدارى شما) در دستهاى غیر شما بوده به سراى دشمنتان (بنى العبّاس) منتقل مى ‏گردد
.

قسمت دوم خطبه آگاه باشید بیناترین دیده‏ها دیده‏اى است که نظرش در خیر و صلاح باشد (بفتنه و فساد نظر نیفکند) آگاه باشید شنواترین گوشها گوشى است که پند و اندرز را حفظ کرده بپذیرد. اى مردم، چراغ (راه سعادت و خوشبختى خود) را از شعله چراغ پند دهنده پند پذیرفته بیفروزید (پند و اندرز را از کسى بپذیرید که آنچه مى ‏گوید طبق آن رفتار مى‏ نماید، نه از منافق و دوروئى که کردارش بر خلاف گفتارش باشد) و آب را از چشمه صاف که تیره و آلوده نیست بکشید (علوم و معارف را از ائمّه هدى بیاموزید). بندگان خدا بجهل و نادانى خود اعتماد مکنید و از خواهش‌هاى خویش پیروى ننمائید، زیرا کسی که به چنین منزلى وارد گردد بکسى ماند که به کنار رودى که از مرور سیل زیر آن تهى گشته شکافته نزدیک به انهدام است، منزل نموده باشد (و پیروى کننده از جهل و نادانى و هواى نفس بار سنگین) هلاکت را بر پشت خود بار کرده از جائى بجائى مى ‏گرداند بجهت اندیشه ‏اى که پس از اندیشه دیگرى بکار آرد (هر زمان مشکلى اختیار نموده هر روز اندیشه تازه‏اى دارد) مى‏ خواهد آنچه نمى ‏چسبد بچسباند و آنچه نزدیک نمى ‏گردد نزدیک گرداند (چون مبناى فکر و اندیشه او نادانى و هواى نفس است همواره در وادى ضلالت و گمراهى حیران و سرگردان است تا هلاک شود) پس از خدا بترسید و شکایت ننمائید پیش کسیکه غمّ و اندوه شما را برطرف نمى‏ کند و به رأى خود مى ‏شکند (افساد مى ‏نماید) آنچه (احکام الهىّ) را که شما بر آن استوار هستید (مأمورید انجام دهید، بلکه بایستى در امر دین و دنیا بکسى مراجعه نمائید که امام یا جانشین امام باشد، و) بتحقیق نیست بر امام مگر قیام بآنچه پروردگارش باو امر کرده (و آن پنج چیز است:) ابلاغ موعظه (و فرمایش پیغمبر اکرم) و کوشش نمودن در پند و اندرز دادن، و احیاى سنّت (رفتار بر طبق احکام رسول خدا) و اجراى حدود بر آن کس که سزاوار است، و (از بیت المال) سهم و نصیبها را به اهلش رسانیدن، پس (چون بوظائف امام و جانشین او آشنا شدید، در غیر طریق حقّ قدم ننهید، و دست ارادت بهر بى ‏خبر از اصول و فروع ندهید) براى اخذ علم و دانش بشتابید پیش از خشک شدن گیاه آن (رحلت امام و جانشین او) و پیش از آنکه از استفاضه علم و دانش از اهلش وا مانده (بر اثر حوادث و سختیهاى روزگار) بخود مشغول گردید، و از منکر (آنچه شرع مقدّس منع فرموده) مرتکبین را نهى کنید، و خودتان آنرا مرتکب نشوید، زیرا شما مأمور شده ‏اید که از منکر نهى نمائید پس از آنکه خود آنرا بجا نیاورید (چون امر و نهى کسی که گفتار و کردارش موافق یکدیگر بوده در شنونده بیشتر تأثیر دارد از کسی که کردارش بر خلاف گفتارش باشد).

۰۳/۱۱/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰

علی اصغر شمیمی

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 181
  • بازدید کننده امروز : 69
  • باردید دیروز : 7
  • بازدید کننده دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 237
  • بازدید ماه : 271
  • بازدید سال : 1694
  • بازدید کلی : 9032
  • کدهای اختصاصی